می نویسم برای خودم و خودت

اینجا شاید معجزه ای برای آرزو های کوچک من باشد. شاید....

می نویسم برای خودم و خودت

اینجا شاید معجزه ای برای آرزو های کوچک من باشد. شاید....

می نویسم برای خودم و خودت

فاطمه ولی پور
دانشجوی فارغ شده مهندسی شهرسازی دانشگاه بجنورد
از نسل بهار وجنگل و دریای شمال کشور
یه جوون که تو مسیر مهندس شدن کلی راه مختلف برای زندگی کردن و کشف خودش رو تجربه می کنه
که هر کدوم دنیای خودشونو دارن
و داره تلاش می کنه تا با فرمول های مهندسیش بهترین آلترناتیو زندگیشو پیدا کنه
دختری که دنیای رنگارنگ جوونیش
پر از دفتر های نیم نوشته شده است و اینجا دفتر چندم اون برای نوشتنِ.....

آخرین مطالب

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

از دیروز که آخر وقتی ولوله دور کاری داخل خونه یه خاطر کرونا تو شرکت راه افتاد به این فکر می کردم چجوری خدا خواست ترکیبی همه دعا هامو برآورده کنه
البته که دعا زیاده ولی این چند روزی از دغدغه ی یکم ذهن خالی و دلتنگی برای تفریحات تنهایی دوست داشتنیم و ترس از کرونا و چه و چه پر شده بودم و نیاز به یه چند روزی برای خودم داشتم که البته از بیکاری و بی پولی هم و افسردگی هم خبری نباشه
و شد شروعی که پایانش مشخص نیست
و البته مقداریش رو هم مدیون ضعف سیستمی خودم هستم که اجاره انجام کار طراحی  با فوتوشاپ داخل خونه رو بهم نمیده
یکم اول صبحی شروعش برام سخت بود
ترکیب کردن خونه و کار واقعاا سخته برام 
منی که توی چهار سال تحصیلمم حتی یه امتحان و پروژه رو نتونستم تو خونه سر کنم و به جت خودمو میروندم خوابگاه تا یکم به قول معروف جو بگیرتم و کار کنم
راستش از الان استرس اینکه تا کی قراره این فرصت عالی دستم بمونه و زندگی آروم  و قشنگ بگذره رو دارم ولی دلو می خوام بزنم به دریا و بی خیال دنیا با روال خودم پیش برم.
می خوام برنامه روزانمو  پر کنم از دیدن و شنیدن و خوندن
عادیه؟
همه هر روز همین کارا رو می کنن؟
آره می دونم ولی نه با تمام قلبشون
نه با لذت غیر تکراری
نه با فکر و ایده پردازی کردنای مسخره
آٰره 
میخوام وسط این اوصاع نا بسمانان کشور و غصه بی خونه شدنمون به خاطر وام صابخونه که تصمیم گرفته بکوبه از نو بسازه و غم لبخند هایی که به خاطر این دندون لعنتی باید همیشه و هر روز قایمشون کنم و گوشی خراب و کل کل های همیشگی با خواهرم و..... 
یکم از زندگیم لذت ببرم و برنامه بچینم
نه از اون برنامه های قبلی که تهش افسرده بشم و بکوبم به زمین و خدا و آسمون
از اونایی که ته تهش برا یه هفته است و تموم
اینا رو دارم اینجا می گم چون بی مخاطبی اینجا برام یه نقطه امن ساخته
اگه این حرفا تو اینستا پست میشد زیرش پر بود از پیامای دوست و آشنا
ولی اونا که یادشون نمیره بدبختیامو
یه روز یه جایی که فکرشو نمی کنم آوار می کنن سرم
پس پناه آوردن به اینجا خودش یه قسمت خوب این روزای منه که توفیق اجباری دارم که هر روز تو گوگل کروم بگردم و اطلاعات جمع کنم و ته ساعت کاری سر بزنم به این خلوت خونه
از امروز شروع شد اما اگه اینورا سر زدی و خوندی دعا کن حالا حالا ها ثبات بمونه برام تا قبل شلوغیای اسباب کشی و بنگاه گردی و فوبیای جای جدید٬ خوش باشم
باشه؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۹ ، ۱۷:۳۳
فاطمه ولی پور

سلام
اومدم از صحنه آهسته این روزای زندگیم حرف بزنم
نه اینکه شرح ماوقع بدما نه

این روزام داره با یه سری تکنولوژی خسته میگذره
گوشی ای که از داغونی قابلیت نصب یه نرم افزار اجتماعی رو بهم نمیده تا چار کلام با دوستام راحت حرف بزنم
لب تابی که پایه همیشگی فیلم و کتاب و نوشتنه اما فراتر از اون اذیتش می کنه و انقدر دوسش دارم که راضی به آزارش نیستم
حتی سیستمی که سر کار بهم دادن تا باهاش طراحی کنم هم انقدر کنده که تنها کاری که برای نزدنش انجام میدم مشت و لگد به زمین زیر پامه
این روزا که تکنولوژی به خاطر کار و زندگی عمده روزم رو نصیب خودش کرده باید بگم نداشته هامو رو صورتم می کوبه 
نه اینکه عمرم و خیلی مفید بگذرونمااا نه
ولی همین معطلی های همیشگی
این کند بودنای لعنتی
اذیتم می کنن
یعنی می کردن
البته الان کمتر
چون چندتا راهکار کوچیک دل خوش کنک پیدا کردم و باهاشون سر می کنم
جای تلگرام و اینستا و.. رو با نرم افزار پادکست پر کردم و یکی از وقت گذرونیام شده همین پادکستا

جای نرم افزارای بازی هم لغت نامه و آموزش مبتدی زبان گذاشتم تو گوشیم که شاید سرم به سنگ بخوره و چارتا کلمه به درد بخور یاد بگیرم
و چندتا برنامه آموزش اریگامی که وقت گوش دادن به پادکستا بیکار نمونه دستم
خلاصه زندگیم تو صحنه آهسته اینجوری میگذره
و حرفم اینه
تو صحنه آهسته های زندگیتون
دل خوش کنک ها رو فراموش نکنید
حتی اگه نتونین تو کلمه بگید که چقد تو تغییراتتون اثر گذار هستن
چون در درون خودتون جای حرص
لبخند معامله می کنید.
روزاتون خوش
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۹ ، ۱۲:۵۸
فاطمه ولی پور